تولد
ساعت ده ونیم صبح روز چهارشنبه دوم مرداد ماه سال 1392امیرعلی جون تو
یه روز بارونی به دنیا اومد.که مصادف بود با پانزدهم ماه رمضان و تولد امام
حسن.پسرم با وزن چهار کیلو و چهارصد و چهل و قد 55 سانت به دنیا
اومد.پنج هفته ازون روز گذشته و من هنوز فرصت نکردم عکس پسرمو تو وبلاگ
بذارم یاچیزی درباره ش بنویسم.که البته نود درصدش مقصر کسی نیست
جزخود امیرعلی.یک عالمه حرف و خاطره دارم که باید و ضروریه که برات
بنویسم تا درباره تولدت همه چیزو بدونی. بایدحتما تا یادم نرفته بنویسم اما
واقعا فرصتشو ندارم.امیدوارم سر فرصت همه چیزو برات بنویسم گلم. فعلا ازت
یه خواهش دارم. عزیزم لطفا مامانی رو کمتر اذیت کن بذار منم زندگی کنم
خوشگلم!خیلی دوستت دارم و همیشه بهترینها رو برات میخوام مخصوصا
سلامتی و خوشبختیت برام خیلی مهمه پسرم. همیشه برات دعا میکنم .
امیدوارم تو دنیا و آخرت عاقبت بخیر بشی.و امیدوارم ازین به بعد روزهای
قشنگتر و شادتری رو در کنار هم داشته باشیم. به امید روزهای زیباترو به امید
شاد مانی و نشاط و تندرستی خونواده کوچیک سه نفره مون. امیدوارم هرسه
مون از بودن در کنار هم لذت ببریم هرچند که تو این مدت بعد از تولدت هرسه
مون روزهای واقعا سختی داشتیم.منتظر زیبا شدن این روزها هستم.بزودی به
آرامش و اطمینان میرسیم.آمین