امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

امیرعلی جون

شهریور و مهر94

1394/8/4 11:39
نویسنده : زهرا
303 بازدید
اشتراک گذاری

شهریور ماه بالاخره موفق شدم تو رو از پوشک بگیرم...فکر میکردم خیلی سخت باشه اما سختیش فقط سه چهار روز اول بود.اگه میدونستم به این راحتیه زودتر اقدام میکردم.....دوماهی میشه که هردومون ازشر پوشک خلاص شدیم!!!

چند وقت پیش برای همرنگ شدن با جماعت منم رفتم و تو گروهای اجتماعی عضو شدم....ثمره اش غیر ازینکه یکی دوبار نهارم تبدیل به زغال شد یه چیز دیگه هم بود...دیم تو عصبی تر و لجباز تر از همیشه شدی....مدام سر همه چی بیخود و بی جهت گریه میکردی...خلاصه بعد ازینکه ظرف یکماه بشدت معتاد و وابسته شده بودم به تلگرام...در اوج اعتیادترک اعتیاد کردم و با همتی عظیییییییییییم....از همه گروهها انصراف دادم...خیلی اراده میخواست پسرم ...یعنی ترک تلگرام از پروژه ترک پوشک سخت تر بود!برای اینکه وسوسه نشم کلا نرام افزارشو از گوشیم حذف کردم!

چند وقت پیش هم متاسفانه مریض شدی...ظرف یکی دوساعت سه بار رفتیم بیمارستانو برگشتیم ...همینکه برمیگشتیم خونه حالت بدتر ازقبل میشد...اخرش شروع کردی به بالا اوردن شدیییید...چند بار بالا اوردی ...درنهایت برای اولین بار تو عمرت اونشب تو بیمارستان موندی و رفتی زیر سرم...و طبق معمول امپول زدن و رگ گرفتن از تو یک تراژدی بزرگ بود...زیر دست پرستارها یکریز اشک میریختی و میگفتییی کووومک...مامانی کوومک...منم مجبور بودم کمکی نکنم و به جای اینکه نجاتت بدم محکمتر دست و پاتو نگه دارم تا پرستارها به کارشون برسن...خیلی سخت بود..انگار باورت نمیشد من دارم بجای کمک به تو به اونایی که داشتن باعث ازار و ناراحتیت میشدن کمک کنم...میدونم که توی ذهن بچگانه تو این اصلا قابل هضم نبود....همراه هر قطره سرمت منهم یکسره اشک میریختم...وتواون لحظات فکر میکردیم به تمام مادرهایی که بچه هایی با بیماری سخت و لاعلاج دارن.....وای خدا....مادرهایی که بچه هاشونو از دست میدن...وای ...مردن برای یک مادر هزاران بار اسانتر و شیرینتر و خواستنی تر ازینه که  بچه شو تو چنان وضعیتی ببینه.....

            

                         

                                                                                                                                                                                     

یه روز هم بردمت آتلیه....که بهیچ عنوان همکاری نکردی ونتونستیم حتی یک عکس ازت بگیریم.موقع برگشتن به خونه  حتی خواستم توی کوچه ازت عکس بگیرم که اونم نذاشتی...اینم مدرک ....دوروز دیگه بزرگ شدی گله نکن که چرا عکس اتلیه ندارمخندونک

                          

                          

پسندها (7)

نظرات (3)

امید
16 مهر 94 22:55
فال تبتی بسیار جالب حیرت زده می شید. حتما امتحان کنید. خط به خط بخونید. جلو جلو نرید. جلوی کسی هم نخونیدش. در آخر نتیجه رو به من بگید ببینم واسه شما هم جالب بود یا نه. آزمون خود شناسی اعتقاد ات تبتی ها به شناخت درون بسیار جالب است تا جایی که اگر کسی زمان تولد خود را بدقت حتی به ساعت و ثانیه بداند تسلسل روح وی را در کالبد ها ی گذشته و آینده تشخیص خواهند داد. این؛ یکی از آزمونهای دلای لاما (از کاهنان برجسته آنهاست) است برای این آزمون زمان بگذارید از آن لذت خواهید برد. دلای لاما توصیه میکند که آن را بخوانید چرا که برایتان مفید است. فقط ۴ سوال پاسخها روشنگر خواهند بود. صادق باشید و پاسخها را پیشتر از جواب دادن نبینید. ذهن همانند چتر میماند وقتی خوب کار می کند که کاملا باز شود. تقلب نکنید. قبل از آغاز آزمون یک آرزو کنید و بترتیب به سوالات جواب دهید: فقط ۴ سوال پرسیده خواهد شد و اگر قبل از پاسخ جوابها را ببینید آزمون بخوبی شما را هدایت نخواهد کرد. به آرامی پیش بروید و حوصله بخرج دهید. یک قلم و کاغذ آماده کنید. در انتها به پاسخهای داده شده نیاز خواهید داشت. این یک پرسشنامه صادقانه است که به شما چیزهایی درباره واقعیت درونتان خواهد گفت. به هر سوال فقط یک پاسخ بدهید. اولین چیزی که به ذهنتان خطور می کند بهترین است. به یاد داشته باشید هیچ کس غیر از خودتان نباید پاسخها و نتایج را ببیند. سوال اول حیوانات زیر را بترتیب دلخواه مرتب کنید. گاو، پلنگ، گوسفند ، اسب ، خوک سوال دوم درمورد هرکدام کلمه ایی بنویسید که آنرا تشریح کند. سگ ، گربه، موش ، قهوه ، دریا سوال سوم درباره کسی فکر کنید که برایتان مهم است و شما را می شناسد.و میتوانید او را به رنگی اختصاص دهید. پاسخ خود را دوبار تکرار نکنید. هر رنگ را فقط به یک نفر اختصاص دهید: زرد ، پرتقالی ،قرمز ، سفید ، سبز سوال چهارم یک عدد بنویسید (از ۰ تا ۲۰) – روزهفته مورد علاقه خود را بنویسید. در انتها مطمئن هستید این پاسخها صحیح هستند؟ باز هم مرور کنید تا مطمئن شوید … / / / / / / / قبل از خواندن جوابها آرزوی خود را تکرار کنید … پاسخ ها پاسخ سوال ۱ گاو : پیشرو است پلنگ : غرور و افتخار است گوسفند : عشق است اسب : خانواده است خوک : پول است پاسخ سوال ۲ توصیف شما از سگ شخصیت شماست. توصیف گربه همان توصیف شریک شماست. موش توصیف دشمن شماست. قهوه نگاه شما به میل جنسی است. دریا زندگی شخصی شما را نشان می دهد. سوال ۳ زرد: کسی که هرگز فراموش نمی کنید. نارنجی: کسی که شما او را دوست واقعی می دانید. قرمز: کسی که شما او را واقعا دوست دارید. سفید: روح دوم شما. سبز: کسی که در لحظات حساس زندگی او را بخاطر خواهید داشت. پاسخ سوال ۴ ۰-۴ : زندگی شما بتدریج و آرام رشد خواهد کرد ۵-۹ : زندگی شما برابر علاقه شما رشد خواهد کرد ۱۰-۱۴:شما تا ۳ هفته دیگر ۵ واقعه غیر منتظره خواهید داشت ۱۵به بالا زندگی شما با سرعت بسیاری رشد خواهد کرد و آرزوی شما محقق خواهد شد. باید به تعداد عددی که آرزو کرده اید این پیام را برای افراد بفرستید. و آرزوی شما در پایان روزی که دوست داشتید برآورده می شود. آنها معتقدند دلای لاما راست گوست و اگر کسی به این موضوع اعتقاد ندارد کافی است این پیام را به ۵ نفر بدهد تا درستی آنرا درک کند چرا که بزودی برایش یک اتفاق جالب و شگفت انگیز رخ خواهد داد. تبتی ها عقیده دارند این پیام را نباید بدور انداخت. آنها عقیده دارند فرشته عجایب موسوم به مانترا از دستان دارنده این پیام پس از ۹۶ ساعت بیرون خواهد آمد و یک موقعیت شگفت انگیز خواهید داشت.
مـامـان مـعصومـه
17 مهر 94 10:14
سلام ~~~~~~~~$$$$ ~~~~~~~~~~..$$**$$ ~~~~~~~~~...$$$**$$ ..دوست خوبم.. $$$~~~'$$ ~~~~~~~~$$$"~~~~$$ ~~~~~~~~$$$~~~~.$$ من آپمممم ~~$$~~~~..$$ ~~~~~~~~$$~~~~.$$$ یه ~~~~~~ $$~~~$$$$ ~~~~~~~~~$$$$$$$$ ~~سری~~~~$$$$$$$ ~~~~~~~.$$$$$$* ~میزنی~$$$$$$$" ~~~~.$$$$$$$.... ~~~$$$$$$"`$ ~~$$$$$*~~~$$ ~$$$$$~~~~~$$.$.. $$$$$~~~~$$$$$$$$$$. $$$$~~~.$$$$$$$$$$$$$ $$$~~~~$$$*~'$~~$*$$$$ $$$~~~'$$"~~~$$~~~$$$$ 3$$~~~~$$~~~~$$~~~~$$$ ~$$$~~~$$$~~~'$~~~~$$$ ~'*$$~~~~$$$~~$$~~:$$ ~~~$$$$~~~~~~~$$~$$" ~~~~~$$*$$$$$$$$$" ~~~~~~~~~~````~$$ منتظرحضورسبزت هستم.'$ ~~~~~~~~..~~~~~~$$ ~.........~نظــــــــر~~~~$$ ~~~~~~~~~~~~~~~$$ ~~~~~یـــــــادت نره~~~$$ ~~~~~~$$$$$"~~.$$ ~~~~~~~"*$$$$
مامان فهیمه
6 آبان 94 10:08
عزیزم چه عکسهای ناراحت کننده ای... خدا مریضی رو ازش دور کنه... من و پسر هم سرما خورده بودیم حسابی... اتفاقا اون موقع که بردیا خیلی تب کرد از آنفلونزا و لثش تبخال زد و همش انگشتهاشو می جوید و گریه می کرد، همش تو فکر اون مامانایی بودم که بچه ی بیمار دارن و دائم تو بیمارستانها هستن خدا بهشون صبر بده و همه ی مریضها رو هم خوب خوب کنه مخصوصاً بچه های بیگناه رو... چه خوب که از شبکه های اجتماعی زدی بیرون عزیزم... من هنوز خودمو آلوده نکردم از همین می ترسم که بشینم و نتونم سر از تو اون دربیارم... همین الان باید زمانی آشپزی و کار خونه کنم که یا باباش باشه یا خواب باشه وگرنه باید شش دونگ من مال اون باشه... آخه غیر این هم نیست اون چی می خواد تو این دنیا غیر از بازی و بازی و بازی... خسته و هلاک از مهدکودک می اد باز میگه مامان بیا با هم ماشین بازی کنیم ما هم گوش به فرمان ماشین بازی می کنیم... عزیزم خدارو شکر که پروسه پوشکت انجام شده بردیا هنوز جیش می کنه در صورتیکه پرستارهای مهد خیلی همکاری می کنن ولی اگر من یادآوریش نکنم اصلا نمی گه و تازه یادآوری کردن من هم کلی فیلم بازی داره تا راه بده و با من بیاد دستشویی راستش یکم کلافه شدم ولی هنوز دارم بهش زمان می دم طبق مطلب موثقی که خوندم بین 3 تا 6 ماه صبوری کنید